مبادا او که دارای اشتیاق و نیرویی فراوان است ، به کم شوق طعنه زند که : "چرا تو تا این حد خمود و دیررسی؟! " .زیرا ، ای سوته دل ! فرد صالح هرگز از عریان و لخت نمی پرسد " لباست کو؟! " و از بی پناه سوال نمی کند " خانه ات کجاست ؟! " . جبران خلیل جبران
هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است . اُرد بزرگ
اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد. فریدریش نیچه
وقتی حیوانی را ذبح می کنی ، در دل خود به قربانی بگو:نیروی که فرمان کشتن تو را به من داد ، نیرویی است که بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی که لحظه موعد من فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا قانونی که تو را در مقابل من تسلیم کرده است بزودی مرا به دستی قوی تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است که از روز ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده شده است. جبران خلیل جبران
بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها ، آیین آموزشی نادرست است. اُرد بزرگ
سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم . فریدریش نیچه
ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت خویش یکی شوی . جبران خلیل جبران
دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد . اُرد بزرگ
آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را. فریدریش نیچه
تاسف ، ابرسیاهی است که آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در حالی که تاثیر جرائم را محو نمی کند . جبران خلیل جبران
آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند . اُرد بزرگ
حقیقت چیزی نیست که باید یافته یا کشف شود، بلکه چیزی است که باید آفریده شود و فرایندی را نامگذاری کند ؛ شناساندن حقیقت نوعی تعیین فعالانه است و نه آگاه شدن از چیزی که به خودی خود قطعی و تعیین شده است.که آن واژه دیگری است برای خواست قدرت . فریدریش نیچه
نفرین بر او که با بدکار به اندرز خواهی آمده همدستی کند. زیرا همرایی با بدکار مایه رسوایی، و گوش دادن به دروغ خیانت است. جبران خلیل جبران
زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ
در این جهان، آن کسی به نابودی می رود که نتواند به ‹‹مفسر››ی خود مختار بدل شود. آنگاه است که او دیگر نه در مقام شخص، بلکه در مقام عدد یا رقمی آماری خواهد زیست. فریدریش نیچه
آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما ببرند . جبران خلیل جبران
برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود . اُرد بزرگ
پاکی نفس جدایی می آورد. فریدریش نیچه
هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است . اُرد بزرگ
اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد. فریدریش نیچه
وقتی حیوانی را ذبح می کنی ، در دل خود به قربانی بگو:نیروی که فرمان کشتن تو را به من داد ، نیرویی است که بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی که لحظه موعد من فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا قانونی که تو را در مقابل من تسلیم کرده است بزودی مرا به دستی قوی تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است که از روز ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده شده است. جبران خلیل جبران
بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها ، آیین آموزشی نادرست است. اُرد بزرگ
سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم . فریدریش نیچه
ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت خویش یکی شوی . جبران خلیل جبران
دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد . اُرد بزرگ
آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را. فریدریش نیچه
تاسف ، ابرسیاهی است که آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در حالی که تاثیر جرائم را محو نمی کند . جبران خلیل جبران
آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند . اُرد بزرگ
حقیقت چیزی نیست که باید یافته یا کشف شود، بلکه چیزی است که باید آفریده شود و فرایندی را نامگذاری کند ؛ شناساندن حقیقت نوعی تعیین فعالانه است و نه آگاه شدن از چیزی که به خودی خود قطعی و تعیین شده است.که آن واژه دیگری است برای خواست قدرت . فریدریش نیچه
نفرین بر او که با بدکار به اندرز خواهی آمده همدستی کند. زیرا همرایی با بدکار مایه رسوایی، و گوش دادن به دروغ خیانت است. جبران خلیل جبران
زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ
در این جهان، آن کسی به نابودی می رود که نتواند به ‹‹مفسر››ی خود مختار بدل شود. آنگاه است که او دیگر نه در مقام شخص، بلکه در مقام عدد یا رقمی آماری خواهد زیست. فریدریش نیچه
آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما ببرند . جبران خلیل جبران
برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود . اُرد بزرگ
پاکی نفس جدایی می آورد. فریدریش نیچه
برگرفته از : سایت کمال عیسی پاک
نظرات
ارسال یک نظر